بیت الاحزان
دعای فرج
زیارت عاشورا

بیت الاحزان

هیئت منتظران صاحب الزمان(عج)لشگرآباد

روزشمار محرم عاشورا
منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 165
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

روزشمار غدیر
حجاب و مسائل پيرامون آن

نويسنده : سعيدکاظمي

چكيده

يكي از مسائلي که امروزه جامعه ما با آن روبرو شده، بد حجابي و گسترش فرهنگ منحط غربي است كه اين مسأله عوامل متعدد فرهنگي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي و ... دارد. اصل اوليه در برخورد با هر مسألهاي آن است كه با ابزارها و شيوه هاي متناسب برخورد شود. بنابراين با شناخت عوامل مختلف ايجاد بد حجابي و از بين بردن زمينه هاي هر يك و برطرف كردن مشكلات مربوط به آن ها از لحاظ فرهنگي واقتصادي و سياسي و ... ميتوان گام بسيار مؤثري را در اين زمينه برداشت.

مقدمه

امروزه مسايل و موضوعات متعدد و فراواني در جامعه خصوصاً در بين جوانان و نوجوانان بوجود آمده كه لازم است به سرعت مورد توجه قرار گيرد و با ارائه پاسخ هاي منطقي و روان ، عطش اين نسل نوخاسته را در زمينه نيازهاي تربيتي و ديني جبران نمود تا خللي در فكرو رفتار آنان حاصل نشود و همچنين محل نفوذ فكري دشمنان و فرصت طلبان ضد ديني و اخلاقي قرار نگيرد.

فراواني آسيب هاي اجتماعي، توسعه موضوعات ومسايل ديني، پيدايش نسل جديد و ضعف دسترسي آسان آنان به مراكز و عالمان ديني، ناكارآمدي برخي مجامع فرهنگي، تهاجمات فرهنگي و ضد ديني ، امكانات رسانه اي مخرّب ، نفوذ برخي تفكرات پوچ و منفي در بين جوانان و نوجوانان ، ايجاد نيازهاي كاذب در جوانان و نوجوانان ، مشكلات و موانع ازدواج ، نابساماني در برخي از خانواده ها ،تفاوت فرهنگي نسلها وبسياري عوامل ديگر، ضرورت امر پاسخگويي به پرسشهاو شبهات ديني و تربيتي جوانان و نوجوانان را دو چندان كرده است.

يکي ازمسائلي که در حال حاضر ذهن بسياري از جوانهاي اين مرز وبوم را به خود معطوف داشته وسؤالات وشبهات زيادي را در ذهن آنها ايجادکرده، مسأله "حجاب" است. سؤالات و شبهاتي از قبيل :

چرا زنان بايد حجاب داشته باشند ولي مردان آزاد باشند؟آيا حجاب در اديان و مذاهب پيشين هم بوده است؟آيا حجاب ، زن را محدود نمي کند؟ايجاد عقده و حسرت نمي کند؟آيا رنگ مشگي(چادر) ايجاد افسردگي نمي کند؟آيا حجاب منحصردر چادر است؟چرا با وجود انقلاب اسلامي ، معضل بد حجابي همچنان ادامه دارد؟ فلسفه حجاب زنان در نماز چيست؟ و بسياري از مسائل ديگر كه تحت عنوان كلي "حجاب ومسائل پيرامون آن"مطرح و قابل بررسي است.

مقاله حاضر در صدد آن است كه به تمام سؤالات اساسي و مهم فوق وبسياري از سؤالات ديگر كه ممكن است بر هر فردي خصوصاً جوانان عزيز ، پيش آيد، پاسخ دهد. و اميد است اين مقاله بتواند شبهات را از ضميرپاك جوانان اين مرز وبوم اسلامي، بزدايدودر زندگي راهگشاي آنان باشد. انشاءلله

1- حجاب در اديان ومذاهب ديگر

از برخي متون استفاده مي شود "اصل حجاب" ميان اقوام و ملل مختلف مطرح بوده و سابقه طولاني دارد، گرچه نحوه بهره‏گيري از حجاب، حدود و احكام آن بر حسب سنت و آداب جوامع متفاوت بوده است.(1)

به عنوان نمونه در اديان يهود و مسيحيت به مسئله حجاب اشاره شده است كه در زير به طور اختصار بيان مي كنيم.

الف - حجاب در شريعت موسي (ع):

"ويل دورانت" راجع به قوم يهود و قانون تلمود مي نويسد: "اگر زني به نقض قانون يهود مي پرداخت، مثلاً بي آن كه چيزي بر سر داشت، به ميان مردم مي رفت و يا در شارع عام ، نخ مي ريسيد يا با هر سخني با مردان درد دل مي كرد يا صدايش آن قدر بلند بود كه چون در خانه‏اش تكلّم مي كرد، همسايگانش مي توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت ، مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد." (2)

از كتاب مقدس نيز بر مي آيد كه در عهد سليمان(ع)، زنان علاوه بر پوشش بدن، " بُرقَعْ " (روبند) به صورت مي انداختند.(3) همين سنت در زمان ابراهيم(ع) رايج بود. نامزد اسحق "رِفْقه" ابتدا كه اسحق را ديد، برقع به صورت انداخت.(4)

ب- حجاب در شريعت عيسي (ع):

آن چه از حجاب در شريعت موسي(ع) بيان شد، در شريعت حضرت عيسي(ع) نيز وجود دارد، چون عيسي گفت: "فكر نكنيد كه من آمده‏ام تا تورات و نوشته‏هاي پيامبران را منسوخ نمايم، بلكه آمده‏ام تا آن‏ها را به تحقق برسانم." (5)

زن‏ها در قرن‏هاي اوليه مسيحيت تنها با چادر مي توانستند در مراسم عبادي شركت كنند، زيرا گيسوانشان فريبنده به شمار مي رفت و مي گفتند حتي فرشتگان ممكن است در موقع اجراي نماز از ديدن آن‏ها حواسشان پرت شود!(6) "پاولوس" فرمان داد زنان بايد حجاب داشته و سر خود را بپوشاند.(7)

بنابراين حجاب و پوشش زنان هم در دين يهود وجود دارد و هم در دين مسيحيت. بله در جزئيات حجاب كه چه مقدار پوشش لازم است، بين اديان و مذاهب تفاوت هايي وجود دارد.

2- دلائل وجوب حجاب از منظر قرآن

لباس پوشيدن سابقه‏اي به اندازه حيات انسان دارد و جز پيروان يكي از مكاتب فكري كه بر لزوم برهنه زيستي پاي مي‏فشارند(8)، همه افراد به نوعي آن را تجربه مي‏كنند. اين پديده، به رغم ارتباطش با خصوصيات مختلف فردي و اجتماعي انسان، دست كم به سه نياز وي پاسخ مي‏دهد:

1. حفاظت در سرما و گرما و برف و باران. (9)

2. حفظ عفت و شرم. (10)

3. آراستگي، زيبايي و وقار. (11)

3- رابطه حجاب و پوشش اسلامي‏

«حجاب» به معناي پرده، حاجب، پوشيدن و پنهان كردن و منع از وصول است. (ر. ك: راغب اصفهاني المفردات في غرائب القرآن و سيدعلي‏اكبرقرشي، قاموس قرآن) اين واژه(حجاب) تنها به معناي پوشش ظاهري يا پوشاندن زن نيست و در اصل به مفهوم پنهان كردن زن از ديد مرد بيگانه است. بدين سبب، هر پوششي حجاب نيست. حجاب پوششي است كه از طريق پشت پرده واقع شدن، تحقق يابد. لذا در خصوص پوشش زن،حجاب، اصطلاحي نسبتاً جديد است و همين سبب گرديده بسياري گمان كنند اسلام خواسته است زن هميشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بيرون نرود. ويا مدّعي شوند حجاب به وسيله ايرانيان به مسلمانان و اعراب سرايت كرده است؛ در حالي كه آيات مربوط به حجاب (پوشش اسلامي زنان در مقابل نامحرمان) قبل از مسلمان شدن ايرانيان، نازل شده است. بنابراين، وظيفه پوشش اسلامي بانوان به معناي حبس و زنداني كردن و قرار دادن آنان پشت پرده و در نتيجه عدم مشاركت اين گروه عظيم در فعاليت‏هاي اجتماعي نيست. اين وظيفه بدان معنا است كه زن در معاشرت با مردان بدنش را بپوشاند و به جلوه گري و خودنمايي نپردازد و مشاركتش در فعاليت‏ها بر اصول انساني و اسلامي استوار باشد.(12)

4- ضرورت پوشش اسلامي در قرآن‏

پوشش اسلامي از احكام ضروري اسلام است و هيچ مسلماني نمي‏تواند در آن ترديد كند؛ زيرا هم قرآن مجيد به آن تصريح كرده است و هم روايات بسيار بر وجوب آن گواهي مي‏دهند. به همين جهت، فقيهان شيعه و سني به اتّفاق به آن فتوا داده‏اند. همان طور كه نماز و روزه به دوراني خاص اختصاص ندارد، دستور پوشش نيز چنين است و ادعاي عصري بودن آن، بي‏دليل و غير كارشناسانه مي‏نمايد.

خداوند متعال در آيه 30 سوره نور نخست به مردان مسلمان و سپس در آيه بعد به زنان مسلمان فرمان مي‏دهد از چشم چراني اجتناب كنند و در رعايت پوشش بدن از نامحرمان كوشا باشند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكي‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ»؛ «[اي پيامبر] به مردان مؤمن بگو ديدگان خود فرو خوابانند و عفت پيشه ساخته، دامن خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند. اين كار براي پاكي و پاكيزگي‏شان بهتر است و خداوند بدانچه مي‏كنند، آگاه است.» سپس در آيه بعد مي‏فرمايد:

«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلي‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلي‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَي اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛ «[اي پيامبر] به زنان مؤمن بگو ديدگان خود فرو خوابانند و عفت پيشه ساخته، دامن خود را از نگاه بيگانگان بپوشانند و زيور خويش را جز براي شوهران و ساير محارم آشكار نكنند، مگر آنچه پيدا است؛ و روسري‏هاي خويش را به گريبان‏ها اندازند تا سر و گردن و سينه و گوش‏ها پوشيده باشد و پاهاشان را به زمين نكوبند تا آنچه از زينت پنهان مي‏كنند، معلوم شود. اي بندگان مؤمن، همه به سوي خدا توبه كنيد تا رستگار شويد.»

در اين آيه خداوند تعالي، در خصوص پوشش بانوان، آنچه را بر زنان مؤمن لازم است، به دو شكل گسترش مي‏دهد: 1. پوشيدگي سر و گردن؛ 2. پوشاندن زينت‏ها.

«خُمُر» جمع «خِمار» و به معناي روسري و سرپوش است. و«جيوب» از واژه «جيب» به معناي قلب و سينه و گريبان است.(13) در تفسير مجمع البيان چنين مي‏خوانيم: زنان مدينه اطراف روسري‏هاي خود را به پشت سر مي‏انداختند و سينه و گردن و گوش‏هاي آنان آشكار مي‏شد. بر اساس اين آيه، موظف شدند اطراف روسري خود را به گريبان‏ها بيندازند تا اين مواضع نيز مستور باشد. آيا مفهوم واژه "جيب"، "زيور" فارسي (زينت‏هاي جدا از بدن مانند جواهرات) را نيز در بر مي‏گيرد يا تنها آرايش‏هاي متصل به بدن، مانند سرمه و خضاب، را شامل مي‏شود؟در پاسخ بايد گفت: حكم كلي آن است كه خودآرايي جايز و خودنمايي در مقابل نامحرم ممنوع است.(14)

آرايش امري فطري و طبيعي است و حسّ زيبايي دوستي سرچشمه پيدايش انواع هنرها در زندگي بشر شمرده مي‏شود. اين گرايش طبيعي، افزون بر آنكه آثار مثبت رواني در ديگران پديد مي‏آورد، به تحقق آثار گرانبهاي رواني در شخص آراسته، نيز مي‏انجامد.آراستن خود و پرهيز از آشفتگي و پريشاني در نظام فكري و ذوق سليم انسان ريشه دارد. پرهيز از خودآرايي نه دليل وارستگي از قيد نفس است و نه علامت بي‏اعتنايي به دنيا. وضع ژوليده و آشفته و عدم مراعات تميزي و نظافت ظاهري، خود به خود شخصت افراد را در نگاه ديگران خوار مي‏سازد و زبان طعن و توهين دشمن را مي‏گشايد. بر اين اساس، پوشيدن جامه زيبا، بهره‏گيري از مسواك و شانه، روغن زدن به مو و گيسوان، معطر بودن، انگشتر فاخر به دست كردن و سرانجام آراستن خويش هنگام عبادت و معاشرت با مردم از مستحبات مؤكد و برنامه‏هاي روزانه مسلمانان است.(15)

حضرت امام حسن مجتبي(ع) بهترين جامه‏هاي خود را در نماز مي‏پوشيد و در پاسخ كساني كه سبب اين كار را مي‏پرسيدند، مي‏فرمود: «اِنَّ اللَّهَ جَميلٌ وَ يُحِبُّ الْجَمالَ فَاَتَجمَّلُ لِرَبّي‏»؛ «خداوند زيبا است و زيبايي را دوست دارد. پس خود را براي پروردگارم زيبا مي‏سازم.» (16)

بنابراين، خداوند زينت و خودآرايي را نهي نمي‏كند؛ آنچه در شرع مقدس ممنوع شده است، تبرّج و خودنمايي و تحريك و تهييج به وسيله آشكار ساختن زينت در محافل اجتماعي است؛ چنان كه مي‏فرمايد: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولي‏»؛ (17) ونيزمي‏فرمايد:«وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ»؛(18)

اين آيه زنان عرب را كه معمولاً خلخال به پا مي‏كردند و براي اينكه بفهمانند خلخال گرانبها دارند، پاي خود را محكم به زمين مي‏كوفتند، از اين كار نهي مي‏كند. فقيه بزرگوار علامه مطهري مي‏گويد: «از اين دستور مي‏توان فهميد هر چيزي كه موجب جلب توجّه مردان مي‏گردد، مانند استعمال عطرهاي تند و همچنين آرايش‏هاي جالب نظر در چهره، ممنوع است. به طور كلي زن در معاشرت، نبايد كاري بكند كه موجب تحريك و تهيج و جلب توجّه مردان نامحرم گردد.»(19)

در آيه 31 سوره «نور» مي‏فرمايد: «وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها». زينت‏هاي زن دو گونه است: يك نوع زينتي كه مانند لباس و سرمه و انگشتر و دست بند آشكار است و پوشانيدن آن واجب نيست؛ و نوع ديگر زينتي كه پنهان است مگر آنكه عمداً بخواهد آن را آشكار سازد؛ مانند گوشوار و گردن بند. پوشانيدن اين نوع زينت واجب است. البتّه استثناهايي دارد كه بعداً بيان خواهد شد.(20)

آيات ديگري كه با صراحت كامل دستور پوشش اسلامي و فلسفه آن را بيان مي‏كنند، چنين است: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْني‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً»؛(21)

«اي پيامبر! به زنان و دخترانت و به زنان مؤمن بگو: پوشش‏هاي (روسري و چادر) خود را برخود فروتر گيرند. اين براي آنكه (به حريت و عفت) شناخته گردند و(توسط هوسرانان)اذيت وآزار نشوند،[به احتياط ] نزديك‏تر است؛ و خدا آمرزنده و مهربان است.»

با توجه به آيات و مطالب فوق ، در اينجا سه نكته مهم قابل ذكر است:

1) حدود و ميزان پوشش :

بدون شك هر اندازه بدن زن پوشيده‏تر باشد، ايمن تراست.اگر نگاه‏هاي آلوده را همچنان كه در روايات آمده است، تيرهاي زهرآلود شيطان بدانيم، پوشش زن همانند قوسي است كه تير از آن كمانه مي‏كند و منحرف مي‏شود و از اصابت و نفوذ در هدف باز مي‏ماند. بر عكس هر اندازه بدن زن برهنه‏تر باشد، تيرهاي شيطاني را بيشتر متوجه خود ساخته و از آن آسيب خواهد ديد. و از همين روست كه چادر را حجاب برتر شناخته‏اند، زيرا با وجود شرايط ديگر، بيشترين پوشش و مطمئن‏ترين مصونيت را به ارمغان مي‏آورد. بنابراين حجاب منحصر به چادر نيست و مانتوي كامل نيز مي‏تواند حجاب زن را تأمين كند، ليكن چادر حجاب برتر است.

2) كيفيت پوشش :

ميزان ضخامت و حتي كيفيت دوخت لباس، خود بخش مهمي از حجاب را تشكيل مي‏دهد. بدون شك لباس‏هاي نازك و تنگ و بدن‏نما ، فرودگاه پيكان مسموم شيطان و موجب خيره شدن چشم‏هاي هرزه و آلوده و به فساد كشاننده جامعه است. در مقابل لباس‏هاي غيربدن‏نما، ديده ها را از خود دور مي سازد و سلامت معنوي نفوس را تأمين مي كند.

3) رنگ ها :

ترديدي نيست كه برخي از رنگ ها ديده ها را خيره مي سازد، و پاره اي ديگر، نگاه ها را از خود مي راند و دور مي سازد. اكنون سؤال مي شود كداميك از اين دو براي تأمين حجاب واقعي و مصونيت معنوي جامعه و خيره نكردن چشم ها و بر نيفروختن آتش شهوت مفيدتر است ؟ مگر ما در جامعه اي زندگي نمي كنيم كه ميليونها جوان در اوج غريزه جنسي به سر مي برند و در سخت ترين شرايط جواني از امكان ازدواج محرومند و كافي است با اندك جرقه اي، شعله هاي غريزه در وجودشان برافروخته شود و به انواع گناهان و ناراحتي ها مبتلا گردند؟ پس چرا به هر وسيله ممكن - حتي با گزينش رنگ مناسب لباس در جامعه - به سلامت ديني و روحي و رواني آنان كمك نكنيم و موجب جلب توجه آنان و قرارگرفتن شان در دام مفاسد نشويم ؟ آيا اين سخت گيري، ناپسند است يا ناديده گرفتن تأثير عوامل ياد شده ؟ در عين حال علماي دين نسبت به خصوص رنگ ها تأكيد چنداني نكرده ولي بر اين مسأله پاي مي فشارند كه لباس، نبايد موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشي از آن باشد. از اين رو است كه در طول تاريخ، زنان مسلمان، به ميل خود، لباس مشكي را براي حجاب برگزيدند و اين سنت حسنه مورد تقرير و پذيرش پيامبر(ص ) و امامان (ع ) قرار گرفت ، زيرا آنان به اين وسيله احساس امنيت و مصونيت بيشتري مي كردند.

نكته ديگر اين كه در بسياري از كشورهاي اسلامي، حجابي شبيه چادر و عبا وجود دارد و اختصاص به ايرانيان ندارد.

5- بي حجابي و نابودي زمينه رشد وتعالي

بي‏حجاب در انديشه نمايش خود و زيبايي خويش است. اين امر كه عقده حقارت انسان را مي‏نماياند، زمينه رشد و تعالي وي را نابود مي‏سازد؛ در حالي كه زن مانند مرد يك انسان است و بايد از نظر انساني رشد و تكامل يابد. كسي كه با نمايش زيبايي خود و گزينش پوششي ويژه در انديشه جلب نظر ديگران به سر مي‏برد، در حقيقت مي‏خواهد با تكيه بر جذابيت‏هاي ظاهري خويش و نه اصالت‏ها و ارزش‏هاي متعالي خود، جايي در جامعه بيابد. در واقع او از اين طريق اعلام مي‏دارد، آنچه برايش اصل است و اهميّت دارد، «زن بودن» او است نه انسانيت و انديشه و لياقت و كارايي‏اش. چنين فردي قبل از همه اسير خويش است و به مغازه‏داري شبيه است كه پيوسته در انديشه تزيين ظاهر و تغيير دكور خود به سر مي‏برد و فرصت پرداختن به آرزوهاي بزرگ‏تر را نمي‏يابد.

اگر اصل زن بودن، زن وجنسيت زن باشد ونه انسانيت او، اين محدود است وزود گذر وهر زيبا روي جديدي که از او زيبا تر باشد، به راحتي جاي او را مي گيرد. اما اگر انسانيت اصل شد، ديگر قيمتش خيلي گران است وهيچ چيزي جاي آن را نمي تواند بگيرد.

6- حجاب و حرمت خود (احساس ارزشمندي)

از نظر روان‏شناسي، قطعي‏ترين عامل رشد انسان، ميزان ارزشي است كه هر فرد براي خود قائل است‏؛ به راستي آيا برهنه شدن و كشاندن رفتارهاي جنسي به كوچه و خيابان به آدمي ارزش مي‏دهد و انسان را از احساس ارزشمندي بهره‏مند مي‏سازد؟ البتّه شايد احساس رضايت آني و زود گذر پديد آورد، ولي كم‏تر كسي است كه بر خورداري از اين حالت و رفتار را ارزش تلقي كند و شخص برخوردار از اين روحيه را ارزشمند بداند. افزون بر اين، تأمين هر خواسته‏اي هميشه با احساس رضايت همراه نيست. در جامعه‏اي كه برهنگي تمام شريان‏هاي آن را پر كرده و زن و مرد همواره در حال مقايسه داشته‏ها و نداشته‏هاي خويشند، انسان‏ها در تشويش مستمر و دلهره هميشگي فرو مي‏روند؛ زيرا رقابت و مقايسه در ميداني رخ مي‏نمايد كه ظرفيت رقابت ندارد و بدين سبب، آدمي به تنوع طلبي حريصانه كشيده مي‏شود. بي‏ترديد تا وقتي اين انديشه، فضاي ذهن آدمي را پركرده است، فرصتي براي بروز خلاقيت و ابتكار باقي نمي‏ماند. ذهنِ مشغول به تصاحب دل ديگران و جلب نظر مردان و پسنديده شدن، هرگز انديشه علمي را بر نمي‏تابد و نمي‏تواند يافته‏اي تازه عرضه كند. او در پي آن است كه در وضعيت موجود پسنديده شود نه آن كه وضعيت را تغيير دهد و با ابتكار و خلاقيت، طرحي نو در اندازد. از سوي ديگر، از آن‏جا كه احساس بي‏ارزش بودن تمام وجود اين افراد را پر كرده است، در پي جبران اين كمبود بر مي‏آيند و چون آسان‏ترين راه رسيدن به اين احساس، مقبول ديگران واقع شدن است، از طريق سكس و عرضه پيكر خود در اين مسير گام بر مي‏دارند تا به شكلي، احساس ارزشمنديِ از كف رفته خود را جبران كنند. در حالي كه شخص بر خوردار از حجاب ، هرگز چنين نيازي را احساس نمي‏كند. در نگاه او بهترين راه جبرانِ احساسِ ارزشمندي ، آن است كه خود را از دسترس بيگانگان دور نگه دارد و مقام و موقعيت خود را پايين نياورد.(22)

گويا از همين رو است كه ويل دورانت مي‏گويد: زنان دريافتند كه دست و دل بازي، مايه طعن و تحقير است. بنابراين، چنين افرادي هم ارزشمندي را از كف داده‏اند و هم در جبران آن به بيراهه رفته‏اند. راه رسيدن به احساس ارزشمندي پايدار، رفتن در پي كسب صفات ارزشمند و پايدار است.

انسان بر خوردار از حجاب، با دور نگه داشتن خود از دسترس ديگران، سطح ارزشمندي خود را ارتقا مي‏بخشد تا آن‏جا كه مرد، نيازمندانه به آستان وي روي مي‏آورد. بي‏ترديد اگر زنان اين مفهوم را به طور كامل درك كنند، به پوشيده داشتن و مخفي ساختن پيكر خويش، بيش‏تر گرايش نشان مي‏دهندو پي خواهند برد كه راه احساس ارزشمندي، در دسترس و مقبول بودن لحظه به لحظه نيست. (23)

در اين رابطه راسل مي‏گويد:"از لحاظ هنري، مايه تأسف است كه بتوان به آساني به زنان دست يافت و خيلي بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غير ممکن گردد." ويل دورانت نيز مي‏گويد:" آنچه مي‏جوييم و نيابيم عزيز و گرانبها مي‏گردد. زيبائي به قدرت ميل بستگي دارد و ميل با اقناع و ارضاء ، ضعيف وبا منع و جلوگيري ، قوي مي گردد. " (24)

پس حجاب احساس ارزشمندي است كه موقعيتي بلند مرتبه براي زنان، پديد مي‏آورد و مردان را در محدوديت فرو مي‏برد. اگر چه در بيان به زنان گفته مي‏شود كه پوشيده بيرون آييد؛ ولي واقعيت آن است كه به مرد گفته مي‏شود، بهره برداري جنسي در همه جا ممنوع، چون راه چشم را كه نافذترين كانال حسيِ مردان است، نمي‏توان سد كرد.

7- حجاب و استحكام خانواده‏

خانواده با اهميّت‏ترين نهاد اجتماعي است. خانواده كانون عشق و اميد و تحقق آرزوهاي آدمي و مركز تولّد و پرورش نسل بشر است؛ به گونه‏اي كه هيچ جامعه‏اي نمي‏تواند بدون خانواده پايدار بماند. در معارف الاهي خانواده مهم‏ترين جايگاه پرورش انسان است. قرآن كريم همسران را «لباس» يكديگر مي‏داند و بدين ترتيب نقش هر يك را معيّن مي‏كند. زن و شوهر نزديك‏ترين افراد به يكديگرند و چون لباس، يكديگر را از آفات و آسيب‏هاي عفت سوز و ايمان برانداز، حفظ مي‏كنند. افزون بر اين، آن‏ها مانند لباس، مايه وقار و آراستگي يكديگرند. بي‏ترديد اين نقش در پرتو تفاوت زن و شوهر شكل مي‏گيرد. چنانچه زن و شوهر از تعهدات خانوادگي رها باشند، نمي‏توانند براي يكديگر چون لباس به شمار آيند و عفت و وقار و شخصيت هم را پاس دارند. حجاب از لوازم سامان يافتن چنين بنيادي است و بي‏حجابي با آن تعارض آشكار دارد؛ زيرا بي‏بند و باري در پوشش، بي‏بند و باري در تحريك و احساس نياز را در پي دارد و تأمين نيازهاي شعله‏ور بنياد خانواده را نشانه مي‏رود.

غريزه جنسي يكي از علل مهم ازدواج و به وجود آمدن خانواده است؛ امّا براي پايداري‏اش كافي نيست. بعد از ازدواج به تدريج با گذر زمان اهداف جديد شكل مي‏گيرد؛ خواسته‏هاي زيستي و جنسي اندك اندك جاي خود را به نيازهاي رواني و امنيتي و عاطفي و شناختي مي‏دهد و ديگر سرمايه عشق ورزي به تنهايي براي تأمين اهداف خانواده و خواسته‏ها كافي نيست. نخستين شرط دستيابي بدين اهداف و تأمين خواست‏هاي جديد، آن است كه زن و شوهر از هويّت و خواست‏هاي فردي دست شويند و به سوي پي ريزي هويتي جمعي گام بردارند. چنانچه هر كس فقط خواهش خويش را پي گيرد؛ يعني زن در جهت تجمل و خودنمايي و مورد پسند واقع شدن در اجتماع و جلب توجّه مردان گام بردارد؛ در دغدغه مقبوليت خويش فرو رود و نقش مادري را به فراموشي سپارد؛ و از آن سوي مرد در انديشه رسيدن به تمكين‏هاي نوتر و پر رونق‏تر به سر برد و نقش پدري را فراموش كند، بنيان خانواده بر باد مي‏رود. بي‏ترديد كانون خانواده با اموري چون توجّه به لباس و بدن و روي و موي و انگشت نما شدن و مشخص‏تر معرفي كردن خود، پيوند تنگاتنگ دارد و پرداختن بدين امور و فراموش كردن اهداف خانواده و نيازهاي برتر، پايه‏هاي خانواده را متزلزل مي‏سازد.

8- حجاب و مسؤوليت پذيري‏

هر كس در برابر خود و ديگران مسؤول است. انجام موفقيت‏آميز مسؤوليت به استعداد و برخورداري از توانمندي‏هاي متناسب و ظرفيت‏هاي روان شناختي و جسمي نياز دارد. توفيق در پاره‏اي از مسؤوليت‏ها و حتّي سپردن برخي از مسؤوليت‏ها به حجاب تكيه دارد و افرادي كه بي‏حجابي پيشه مي‏كنند، توان انجام آن را ندارند. اين گروه ناگزير بايد به خويش پردازند و - چنان كه امروزه مشاهده مي‏كنيم - چاره‏اي ندارند جز آن كه انجام آن مسؤوليت‏ها را به ديگران و حتّي مردان بسپارند. زناني كه در پي دلربايي و جلب نظر ديگرانند و جز عرضه پيكر خود به چيزي نمي‏انديشند، هرگز نمي‏توانند غمخوار همنوع خود باشند؛ درنتيجه نمي توانند در برابر خانواده و اجتماع، احساس مسؤوليت كنند و به معنويت خود و اعضاي خانواده و جامعه بينديشند. فرد بي‏حجاب با رعايت نكردن اين شرط، در واقع از قبول مسؤوليت خودداري ورزيده، در پي خواسته‏هاي خود مي‏رود و حتّي ديگران را از انجام تعهدهاي پذيرفته شده باز مي‏دارد. بنابراين، حجاب هرگز به معناي محدود كردن حوزه مسؤوليت زن نيست. حجاب شرط موفقيت در انجام دادن مسؤوليت‏ها و سپردن برخي مسؤوليت‏ها است. انسان، با انتخاب بي‏حجابي از قبول مسؤوليت‏هاي حساس و سنگين شانه خالي مي‏كند؛ آزاد از هر تعهدي سر بار ديگران مي‏شود و مسؤوليت‏ها را به ديگران وا مي‏گذارد.

9- حجاب مصونيت است نه محدوديت

علاوه بر اينکه پوشش امري غريزي و فطري براي بشر است، كاوش‏هاي باستان شناسي نيز نشان مي‏دهد كه از دير زمان بشر در حد امكان نسبت به مساله پوشش اهتمام ورزيده است وهمه صاحبان اديان نيز آن را سرلوحه عمل قرار داده‏اند.

ثانياً مستور بودن زيباييها و جذبه‏هاي جنسي زن و مرد آنها را از معرض ديد و طمع ورزي شهوت پرستان هرزه محافظت مي‏كند و امنيت و بهداشت رواني جسمي آنان را تامين مي‏نمايد.

همچنين ، برهنگي راهبر به سوي بي‏بند و باري و لجام گسيختگي جنسي است كه عواقب شوم و زيانباري دارد؛ از جمله:

1- گسترش فساد و ناهنجاري‏هاي اجتماعي.

2- شيوع بيماري‏هايي چون سفليس، سوزاك، ايدز و... .

3- سست شدن پيمان مقدس خانواده و گسترش آمار طلاق و بالا گرفتن عقده‏هاي روحي در كودكان.

4- زياد شدن فرزندان نامشروع.

اينها و ده ها مشكل اجتماعي ديگر ، عواقب شومي است كه جهان غرب را سخت برآشفته و ستاره تمدنش را به افول مي‏كشاند تا آن جا كه حتي فرياد متفكرين ماترياليستي چون راسل را برآورده و جهان را سخت بر آنان تنگ كرده است. ولي مكتب گرانقدر اسلام در پرتو هدايت‏هاي نوراني‏اش همچون حجاب از اساس با اين جريان ويرانگر به مبارزه برخاسته و حجاب را دژي استوار براي صيانت فرد وجامعه از آسيب هاي بي شمار قرار داده است. از همين‏رو است كه استعمارگران براي تخدير جوانان، در بند كشيدن آنان وگسترش اهداف ظالمانه خويش از بي حجابي و برهنگي به عنوان ابزاري قوي سود مي‏جويند.

همچنين تجربه انقلاب اسلامي اثبات كرد كه به هيچ وجه حجاب محدوديت نيست و نه تنها هيچ منافاتي با پيشرفت زنان در عرصه هاي مختلف نداشته، بلكه عاملي مثبت در مصونيت و حفظ كرامت و شخصيت زنان است؛ حضور زنان بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در همه صحنه هاي اجتماعي، اقتصادي، حماسي، سياسي، علمي، هنري، حقوقي، قانونگذاري و بسياري صحنه هاي ديگر با پوشش ديني، نشان داد كه حجاب كمترين ركودي در فعاليت هاي اجتماعي زن پديد نمي آورد، بلكه خودنمايي و بي حجابي است كه زن را به حواس پرتي و ركود مي كشاند و فرصت گران بهاي او را براي تزيين و خودآراي هدر مي دهد و پس از خروج از منزل نيز او را به نمايش تن و حفظ آرايش وا مي دارد و به نماياندن جاذبه هاي زنانگي خود، فعاليت هاي مردان را با ركود رو به رو مي سازد و به علاوه آثار بسيار مخربي بر فرهنگ، نهاد خانواده و آينده جامعه انساني به دنبال خواهد داشت. بنابراين اين حجاب نيست كه باعث ركود مي شود بلكه برعكس بي حجابي است كه سبب ركود فعاليت هاي هر دو قشر زن و مرد خواهد شد.

10- فلسفه حجاب

1. حفظ تعادل جامعه از نظر امنيت و آرامش رواني.

يكي از غرايز خدادادي در ساختمان وجودي انسان، غريزه جنسي است كه نيرومندترين و ريشه‏دارترين غريزه آدمي است و در صورت كنترل آن، مي‏تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، موجبات و امنيت رواني انسان‏ها را فراهم كند.

در قوانين اسلام، براي استفاده درست از اين غريزه حياتي، مكانيسم‏هاي گوناگوني مطرح شده است كه «حجاب» و وجود حريم بين زن و مرد، يكي از راهكارهاي مهم آن است.

بدون شك، نبودن حريم بين زن و مرد و آزادي معاشرت‏هاي تعريف نشده و بي‏بندوبار (با آرايش‏هاي گوناگون)، هيجان‏ها و التهاب‏هاي جنسي را فزوني مي‏بخشد و تقاضاي برهنگي و سكس را به صورت يك عطش روحي و يك خواست سيري‏ناپذير درمي‏آورد.

اسلام به قدرت شگرف اين غريزه آتشين توجه كامل داشته و تدابير زيادي براي تعديل و رام كردن اين غريزه انديشيده است و در اين زمينه هم براي زنان و هم براي مردان، تكاليف خاصي معين كرده است. وظيفه مشترك زن و مرد اين است كه چشم خويش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوت‏آميز بپرهيزند؛ اما زنان - به خاطر جاذبه‏هاي بيش‏تر - وظيفه خاصي دارند و آن اين كه بدن خود را از مردان بيگانه بپوشانند و در اجتماع با آرايش‏هاي تحريك‏آميز، ظاهر نشوند و به جلوه‏گري و دلربايي نپردازند تا زمينه انحراف مردان و به ويژه جوانان، فراهم نشود.

لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان نمي‏تواند به هر شكل و اندازه‏اي باشد و بايد حد و ضابطه‏اي داشته باشد. بي‏بندباري در پوشش و لباس ، موجب بي‏بندباري در تحريك غريزه جنسي است. تحقيقات علمي در فيزيولوژي و روانشناسي در باب تفاوت‏هاي جسمي و روحي زن و مرد ثابت كرده است كه مردان نسبت به محرك‏هاي چشمي شهوت‏انگيز، حساس‏تر از زنانند و برعكس زنان در مقابل محرك هاي لمسي حساسيت بيش‏تري دارند.

آستانه حس لمس و درد در زنان از همان زمان تولد پايين‏تر از مردان است يعني زنان نسبت به لمس از مردان حساسترند. در عوض مردان بينايي بهتري دارند. اين مزيت‏هاي جنسي در استعداد حسي، آموخته يا اكتسابي نيست؛ بلكه از زمان كودكي آشكار است. مردان بالغ به محرك‏هاي بينايي شهواني، حساسيت بيش‏تر دارند. اصطلاح «چشم چراني» كه براي اين ويژگي مردان به كار مي‏رود، زاييده حساسيت مردان نسبت به محرك‏هاي بينايي شهواني است؛ چون دامنه و برد حس بينايي زياد است؛ يعني چشم مي‏تواند از فاصله نسبتا دور، تحت تأثير محركها قرار گيرد و از اين گذشته وسعت زيادي از محيط در آن واحد ديده مي‏شود. از سوي ديگر، چون حس لامسه دامنه و برد زياد ندارد و فعاليتش محدود به تماس از نزديك است و هورمون‏هاي جنسي زن به صورتي دوره‏اي ترشح مي‏شوند و به طور متناوب عمل مي‏كند، تأثير محرك‏هاي شهواني بر زن، صورتي بسيار محدود دارد و از اين نظر فعاليت زنان بسيار كم است؛ به خلاف مردان كه ترشح اندروژن‏ها در آن‏ها صورتي يكنواخت دارد و هيچ عامل طبيعي آن را قطع نمي‏كند. مردان به صورتي گسترده‏تر تحت تأثير محركهاي شهواني قرار مي‏گيرند و از اين نظر فعال‏ترند. (25)

2. حفظ و تحكيم بنيان خانواده‏

بي‏ترديد نهاد خانواده، يكي از مقدس‏ترين نهادهاي اجتماعي است كه بشر تا به حال خود ديده است. نقش خانواده در پروسه ايجاد جامعه سالم، يك نقش بي‏بديل است و در اين ميان نقش حجاب و پوشش اسلامي در سلامت و استمرار پيوند خانوادگي، غير قابل انكار است. در مقابل، برهنگي، سمّ كشنده نظم و پيوند موجود در نهاد خانواده است.

آمارهاي مستند نشان مي‏دهد كه با افزايش برهنگي در جهان، طلاق و از هم گسيختگي زندگي زناشويي در دنيا همواره بالا رفته است؛ زيرا «هر چه ديده بيند، دل كند ياد» و هر چه دل در مقوله هوس‏هاي سركش بخواهد، به هر قيمتي باشد، به دنبال آن مي‏رود و به اين ترتيب، هر روز دل به دلبري جديد مي‏بندد و با قبلي وداع مي‏كند؛ اما در محيطي كه «حجاب» حاكم است و شرايط ديگر اسلامي رعايت مي‏شود، دو همسر تعلق به يكديگر دارند و احساساتشان و عشق و عواطفشان، مخصوص يكديگر است. در بازار آزاد برهنگي، قداست پيمان زناشويي مفهومي ندارد. خانواده‏ها به سادگي متلاشي مي‏شوند و كودكان بي‏سرپرست مي‏مانند.

3. پيش‏گيري از فحشا و فروپاشي نظم جامعه.

گسترش دامنه فحشا و افزايش فرزندان نامشروع، از دردناك‏ترين پيامدهاي بي‏حجابي و آزادي‏هاي بي‏حد و حصر جنسي است كه در جوامع غربي و ساير جوامع مشابه، كاملا مشهود است. عامل اصلي فحشا و ازدياد فرزندان نامشروع، منحصر به فرهنگ برهنگي و بي‏حجابي نيست؛ بلكه يكي از عوامل اصلي و مؤثر در گسترش دامنه فحشا و جريان روبه‏رشد تولد فرزندان نامشروع ، مسأله برهنگي و بي‏حجابي است. امروزه يكي از مشكلات جوامع غربي، تولد روبه رشد فرزندان نامشروع و بدون شناسنامه است. فرزنداني كه داراي پدر و مادر نامشخصي هستند و از نظر حقوقي، مشكلات فراواني را به همراه آورده، نظم اجتماعي جوامع غربي را تهديد مي‏كنند.

4. جلوگيري از نگاه ابزاري به زن و ابتذال وي‏

يكي از مسائل مطرح پيرامون حقوق زنان و بي‏توجهي به آنان، نگاه ابزاري به زنان است. هنگامي كه جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبيعي است روزبه‏روز تقاضاي آرايش بيشتر و خودنمايي افزونتر از او دارد و هنگامي كه زن را از طريق جاذبه جنسي‏اش وسيله تبليغ كالاها و عاملي براي جلب جهان‏گردان و مانند اين‏ها قرار دهد، در چنين جامعه‏اي شخصيت زن تا حد يك عروسك يا يك كالاي بي‏ارزش سقوط مي‏كند و ارزش‏هاي والاي انساني او به كلي به دست فراموشي سپرده مي‏شود و به اين ترتيب، زن، وسيله‏اي براي اشباع هوس‏هاي سركش برخي مردان آلوده و فريبكار مي‏شود.

عنصر حجاب و پوشش اسلامي، نه تنها زن را از صحنه اجتماع وفعاليت‏هاي اجتماعي دور نمي‏كند، بلكه زمينه‏هاي حضور مستمر و فعال زنان را در عرصه اجتماع -به همراه حقوق اجتماعي برابر- تضمين مي‏كند و شخصيت خدادادي زن را از دستبرد نگاه ابزاري ديگران، مصونيت مي‏بخشد.

11- محدوديتها ي حجاب و شکستن حرمت افراد و ايجاد عقده و حسرت

واقعيت اين است که محدوديت‎ها (در مورد لباس) باعث شکستن حرمت افراد نميشود، بلکه دقيقاً برعکس، آزادي به معناي نفي محدوديت‎ها، باعث عدم احترام به افراد و انهدام ارزش‎ها مي‎گردد. براي تصديق اين سخن، کافي است نيم نگاهي به طرز لباس پوشيدن افراد در قسمت‎هاي مرفهنشين شهرهاي بزرگ، مثل تهران بيفکنيم و ببينيم که چگونه اين افراد با سوء استفاده از آزادي، ارزش‎ها و هنجارهاي ديني مربوط به پوشش اجتماعي را که قانوناً ملزم به رعايت آن هستند، زير پا مي‎گذارند و حتي آنها را به تمسخر مي‎گيرند.

اما اينکه گفتهاند محدوديت‎ در لباس، تنها باعث ايجاد عقده و حسرت‎ در افراد ميشود، کلامي مبهم است و معلوم نيست مراد گوينده، چه اشخاصي هستند؟ اگر مراد گوينده اين است که محدوديت‎ها در مورد لباس زنان و دختران جوان، باعث شکل‎گيري عقده‎ها و حسرت‎هاي جنسي و رواني در پسران جوان مي‎گردد، واقعيت اين است که برعکس، آزادي پوشش به معناي نفي محدوديت در لباس بانوان و دختران جوان، باعث انعقاد حسرت‎ها در پسران مي‎گردد، و با اندک تأملي تصديق مي‎گردد در جامعه‎اي که بخش عظيم آن جواناني هستند که به دليل شرايط سني و تحريکات مختلف رواني به وسيلهي محصولات آلودهي فرهنگي، مانند بعضي از فيلم‎ها، رمان‎ها و نوارهاي مبتذل، در معرض طغيان غرايز جنسي هستند و از طرفي ازدواج نيز در جامعه بسيار سخت شده است، چگونه ممکن است آزادي پوشش دختران جوان و نفي محدوديت در لباس، باعث شکل‎گيري عقده‎ها و حسرت‎هاي روحي و رواني پسران جوان دربارهي مسائل جنسي نگردد.

چه زيبا، امام صادق (ع) در روايتي فرموده اند:

"النظر سهم من سهام ابليس مسموم کم من نظرة اورثت حسره طويله؛(26) نگاه ناپاک، تيري از تيرهاي مسموم و آلودهي ابليس است و چه بسيار نگاهي که باعث عقده و حسرت طولاني مي‎گردد."

همين واقعيت از زبان شاعر عارف، بابا طاهر، اينگونه بيان شده است:

زدست ديده و دل هر دو فرياد

که هرچه ديده بيند دل کند ياد

ولي اگر مراد گويندهيِ محترم اين است که محدوديت در لباس‎ و پوشش بانوان و دختران جوان، باعث شکل‏گيري عقده‎ها و حسرت‎هايي در خود دختران مي‎گردد؛ چون در آرزوي پوشيدن لباس‎هاي رنگين و مدل‎هاي مختلف آن ناکام مي‎شوند، در پاسخ مي‎گوييم:

اولاً، در فرهنگ اسلامي و قرآني، زنان نه تنها در استفادهاز زينت‎آلات و لباس‎هاي زيبا منع نشده‎اند، بلکه تشويق نيز شده‎اند. جواز استفادهي زنان از لباس زربافت و حرير، از جمله شواهد در نظر گرفتن علاقهي فطري زنان به خودآرايي و زيباگرايي است.

امام باقر(ع) در روايتي فرموده است:

"لاينبغي للمرأة ان تعطل نفسها و لو ان تعلق في عنقها قلاده؛(27) سزاوار نيست زني خود را بدون زيور واگذارد، لااقل گردنبندي به گردن آويزد."

ولي اسلام در کنار توصيهي زنان به خودآرايي، به منظور پاک ماندن محيط اجتماعي، به حجاب و پوشاندن زينت‎ها و زيباييها و عدم تبرّج و خودنمايي در مقابل نامحرم نيز دستور داده است.(28) چون نمايش زينت‎ها و لباس‎هاي زيبا، باعث تحريک و تهييج مي‎شود.

ثانياً، رعايت اندازه و حدود لباس و پوشش، در معدودي از زنان و دختران که در اثر تربيت نادرست، حاضرند براي اشباع غريزهي خودآرايي، زيبايي‎هاي ظاهري و باطني خود را، حتي به مردان نامحرم نيز نمايش دهند، ممکن است عقده‎ها و حسرت‎هايي براي برخي ايجاد نمايد، ولي در مجموع، نمي‎توان انکار نمود که حجاب، دستوري حکيمانه است که براي سلامت روحي و رواني همهي پسران جوان و حتي زنان، خصوصا گروهي که اندام و يا لباس زيبا ندارند، مفيد است. چه زيبا گفته‎ است يکي از زنان مسلمان(فاطمه هرسن)در نشستي با زنان غير ايراني(اتريشي) :

"حجاب، حتي از ايجاد عقده‎ها و حسادت‎ها در ميان زنان جلوگيري مي‎کند. چرا بايد زني به خاطر اين که اندام زيبا ندارد، احساس حقارت و کوچکي کند و ديگري به واسطهي داشتن اندام موزون و زيبا، به ديگران فخر بفروشد."(29)

12- چادر ، حجاب برتر

در سوره احزاب ، آيه 59 مي خوانيم:"يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْني‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً: اي پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوشش‏هاي (روسري و چادر) خود را برخود فروتر گيرند. اين براي آن كه (به عفت) شناخته گردند و(توسط هوسرانان) اذيت نشوند، [به احتياط] نزديك‏تر است؛ و خدا آمرزنده و مهربان است."

در مفهوم جلباب اختلاف نظر وجود دارد. آنچه، با توجّه به كتب لغت(30) و گفتار مفسران شيعه مانند علامه طباطبايي(31) و فيض كاشاني(32) و اهل سنّت مانند قرطبي(33) صحيح‏تر به نظر مي‏رسد، آن است كه «جلباب» ملحفه و پوششي چادر مانند است نه روسري و خمار. از ابن عبّاس و ابن مسعود روايت شده كه منظور عبا است. پس جلباب لباس گشاد و پارچه‏اي است كه همه بدن را مي‏پوشاند. ضمناً همان طور كه مفسران بزرگ مانند شيخ طوسي و طبرسي فرموده‏اند، در گذشته دو نوع روسري براي زنان معمول بود: روسري‏هاي كوچك كه آن‏ها را «خِمار» يا «مقنعه» مي‏ناميدند و معمولاً در خانه از آن استفاده مي‏كردند؛ و روسري‏هاي بزرگ كه مخصوص بيرون خانه به شمار مي‏آمد. زنان با اين روسري بزرگ كه جلبا

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نويسنده: خادم3ساله حسین تاريخ: پنج شنبه 22 اسفند 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب




در اين وبلاگ
در كل اينترنت
روزشمار فاطمیهتماس با ما
درباره وبلاگ

هیئت منتظران صاحب الزمان(عج) مراسم هفتگی برگزار میکند:جمعه شبها ازساعت20-ادرس:استان البرز-لشگراباد-خ.امام خمینی-خ.صیادشیرازی-منزل کربلای تقی بذرپور-تاسیس 1385

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

ذکر روزهای هفته پخش زنده حرم

© All Rights Reserved to sahebzaman1385.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com

ابزار هدایت به بالای صفحه